درباره وبلاگ


نوشته‌های یک دختر ده ساله
پيوندها
  • دختر ایرونی
  • ردیاب خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پرپروک و آدرس http://parparook.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 204
بازدید کل : 5380
تعداد مطالب : 6
تعداد نظرات : 15
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

پرپروک - Parparook
نوشته‌های یک دختر ده ساله




 

پروانه زیبایی در باغی دور گلی در حال چرخیدن بود.در این هنگام گنجشکی که بر فراز باغ پرواز می‌کرد او را دید و در دل گفت: « چه غذای لذیذی!»
و به سوی پروانه شیرجه زد تا او را طعمه ی خود سازد ، ولی ناگهان باران شدیدی شروع به باریدن گرفت. گنجشک و پروانه برای اینکه خیس نشوند ، به زیر درخت بزرگ باغ پناه بردند.
هر دو در حالی که از تماشای باران لذت می بردند ، با هم به گفتگو پرداختند و از هر دری سخن گفتند.
بعد از مدّتی گنجشک از اینکه قصد داشت پروانه  را شکار کند ، سخن به میان آورد و از پروانه بخاطر این کارش عذرخواهی کرد و خدا را شکر کرد که دوست تازه‌ای پیدا کرده است.


24 / 9 / 1391برچسب:پروانه ,گنجشک,, :: 10:15 ::  نويسنده : ساجده

صفحه قبل 1 صفحه بعد